صحبت کردن پسوپیش رونیکا
عزیزم دلم دیگه حسابی ماشعلا فزرگ شدی وتا دلت بخوات لجباز
جدیدا مامانی لباست غذاهات هر چیزیرو که فکرش کنی خودت انتخواب میکنی همش میگی بده من
رونیکا این کارو بکنه خوب
قایم شدنو بلد شدی میری پشت پرده اتاق خواب بیحرکت مدتها وای میسی که بیایم پیدات کنیم اگرم حواسمون نباشی اول چند باری صدا میزنی وبعد میایی اونجایی که همه هستن میگی تاتتی
جدیدا به تخمه مرغ میگی قونی نمیدونم چرا البته به تخمه هم میگی قونی عزیزم خوشکلم مامانم قربونت برم انها کلمات اختصاصی مامان به رونیکا ست که شما هم کپی برعبذ اصل کردی وبه دیگران عراعه میکنی
جدیدا عز حمام خیلی خیلی میترسی البته خیلی بهتر شدی عز نظر ترس از وقتتی که تاب تاب عباسی برتت خریدیم ولی هنوز ترسو هستی
مامانی
عزیزم نکیدونی که چقدر هر لحظه وهر ثانیه چقدر به خاطر وجود قشنگت بابابایی خدا رو شکر میکنیم
مامانی خیلی دلم میخواد عکساتو فزارم ولی نمیتونم بلد نمیشم
هیف ولی چه میشه کرد.خودت با خاطراتتم عالی