رونیکارونیکا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

رونیکا انرژی مثبت مامان و باباش

بابا عمار مامان ماطی رونیکا و کیاشا

تولد دوسالگی دخترم

1392/11/28 0:41
نویسنده : فاطیما
297 بازدید
اشتراک گذاری

مامان جون نمیدونی چقدر دوست دارم وقتی به این فکر کنم که یه لحطه نباشی میخوام دنیا نباشه تو همه هستی منو بابایی قربونت برم اندازه تمام موجودات روی زمین دوست دارم

عزیزم تولد امسالتو توی خونه گرفتیم خوش  گدشت اما یه مقدارسرما خوردگی داشتی به مامان نسترن گفتم با خاله ها زود تر از بقیه بیان کمکم کنن خاله زهرا از یه شب قبل از تولدت اومده بود خونمون که کمکم کنه خیلی مهربونه دعش کن زود زود ازدواج کنه با اونی که دلش میخاد وقتی در مودش فکر میکنم تمام وجودم بعص میشه اخه خیلی دوسش دارم خیلی مطلومه خدا خیرش بده وقتی با بابا رفته بودیم کیکتو بگیریم یه حس عریبی داشتم حس افتخار ..ترس از ایندت...نگرانی برای ایندت...وهمین طور قرور واسه اینکه دخترم دوساله شده به خاطر همه خوبیهای خدا ممنونم 

منونم که باباتو بهم داد منونم که تو رو بهم داد وتمام داشتهای دیگم 

گل قشنگم تازگیها  همش در حال شعر خوندنی وعدای اصلیتم ماست  پلوه قربونت برم خیلی تلوزیون دوست داری میشینی کارتون میبینی  خیلی عاقل شدی فدات بشم کلی کادو گیرت اومد عمو عماد بهت دویستمن پول داد دایی هاشم پنجاتومن دایی مجیر یه لباس خیلی سانتانی مامان مهین دوتا پالتو خیلی باحال با کلاس هز قشم برات 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)